شرح اصول فقه استاد محمدرضا مظفر جلد 4
978-964-6012-21-9
جدید
کتاب شرح اصول فقه استاد محمدرضا مظفر جلد چهارم
مولف: علی محمدی
با خرید این محصول شما 150000 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.
مشخصات
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | شومیز |
شابک: | 978-964-6012-21-9 |
تیراژ: | 3000 نسخه |
ناشر: | انتشارات دارالفکر |
نویسنده: | علی محمدی |
تعدادصفحات: | 280 صفحه |
نوبت چاپ: | چهاردهم |
سال انتشار: | 1394 |
وزن: | 400گرم |
زبان: | فارسی |
توضیحات
شرح اصول فقه استاد محمدرضا مظفر جلد 4
المقصد الرابع مباحث الاصول العملية
تمهيد
چهارمين مقصد از مقاصد چهارگانه كتاب قيّم اصول فقه، مباحث اصول عمليه است.
اصول عمليه عبارتاند از سلسله دستورالعملهايى عقلى و شرعى كه در هنگامه جهل و حيرت در احكام واقعى، از سوى شارع و عقل، تشريع و اعتبار مىگردند.
غرض از اين قواعد و وظايف ظاهرى بيرون كشيدن مكلّف از حيرت و سرگردانى در مقام عمل است و موقعى كه مكلف به تمام معنا از رسيدن به حكم واقعى مأيوس مىگردد، از اين اصول بهره مىگيرد.
توضيح مطلب: به صورت يك قانون جهانشمول، هر انسانى در هر نقطهاى از كره زمين هنگامى كه به يك مكتب و مسلكى مادّى يا الهى- علمى يا فلسفى گرايش پيدا مىكند، پيشاپيش بهطور مجمل و سربسته مىداند كه آن مكتب يك سرى تكاليف و برنامههايى را بر دوش او خواهد گذاشت، و در آن مسلك يك سلسله بايدها و نبايدهايى وجود دارد كه اين شخص به آن بايدها و نبايدها بايد ملتزم شود؛ بايدها را بايد انجام دهد و از نبايدها بايد اجتناب كند. روى همين اصل كلى، هر انسان مسلمانى از روزى كه با اراده و اختيار دين مبين اسلام را اختيار مىكند و متديّن به اين آيين آسمانى مىگردد، قبل از مراجعه به كتاب و سنت علم اجمالى دارد كه خداوند يك سلسله واجبات و محرماتى را بر دوش او و ساير مكلفين گذارده و از آنان امتثال اين
اصالة الاحتياط
اصل سوم از اصول عمليه، اصالة الاشتغال و الاحتياط است. مجراى اين اصل، عبارت است از شك در مكلّف به پس از اينكه فى الجملة علم به اصل تكليف موجود است، اجراى اين اصل مشروط بر اين است كه احتياط كردن، يعنى اتيان به جميع اطراف و يا ترك همه اطراف ميسور باشد. البته علم به اصل تكليف هم سه نوع است:
1. وجوبيه متقين است؛ يعنى اصل التكليف مقطوع به است، ولى واجب و مكلّف به مردد است بين يكى از دو يا چند امر، يعنى مكلّف به امرش داير است بين اين و آن؛ مثلا نمىدانيم آيا ظهر واجب است يا جمعه؟ قصر واجب است يا اتمام؟
و ... كه اصل الوجوب مسلم است.
2. حرمتى متيقّن است، ولى حرام يا مكلّف به مردّد است بين اين و آن؛ مثلا نمىدانيم آيا اجتناب از اين مايع واجب است يا از آن مايع؟ به عبارت ديگر آيا ارتكاب و شرب اين مايع حرام و متعلّق تكليف است و يا ارتكاب مايع ديگر؟
3. وجوبى يا حرمتى مقطوع و مسلم است، منتهى اگر وجوب باشد به يك فعل تعلّق گرفته و اگر حرمت باشد به فعل ديگر تعلّق مىگيرد و خلاصه علم اجمالى داريم كه يا اين شىء واجب و يا آن شىء حرام است؛ تقريبا شبيه دوران بين المحذورين، با اين تفاوت كه آنجا وجوب و حرمت به شىء واحد تعلق گرفته بود. با حفظ اين مقدمه مىگوييم: