حکمت صدرایی به روایت علامه طباطبایی
5%
978-659-979-396-2
جدید
کتاب حکمت صدرایی به روایت علامه طباطبایی - شرح نهایه
آثار مرتبط
توضیحات
قسمتی از متن کتاب:
فصل اول چيستى ماهيت و جايگاه احكام آن در فلسفه
در اين فصل، كه به منزلۀ مدخل براى بحث دربارۀ ماهيت است، مىبايد به دو پرسش پاسخ دهيم كه به كل اين مرحله مربوط اند نه به فصل يا مسئلهاى خاص از آن. اين پرسشها عبارتاند از: 1. ماهيت چيست؟ كه تحت عنوان «تعريف ماهيت» به پاسخ آن مىپردازيم؛ 2. جايگاه بحث در باب ماهيت و احكام آن. در پايان نيز دربارۀ دو اصطلاح توضيح خواهيم داد.
1. تعريف ماهيت
مفهومى را كه از خود واژۀ «ماهيت» درك مىشود، «ماهيت عامه» گويند. در مقابل، مصاديق اين مفهوم را، مانند انسان و گندم و آب - به ترتيب در پاسخ به سه پرسش «على چيست؟» و «اين گياه چيست؟» و «اين مايع چيست؟» - «ماهيات خاصه» گويند. پس مقصود از تعريف ماهيت، مفهوم مركبى است جامع همۀ ماهيات خاصه و مانع غير آنها. به نظر فيلسوفان، اين مفهوم جز مفهوم «ما يقال فى جواب ما هو» نيست.
ماهيت به معناى خاص
پيداست كه مراد از ادات استفهامى «ما» در تعبير بالا، ماى حقيقيه است كه براى پرسش از حقيقت و ذات اشيا به كار مىرود، و ضمير «هو» براى اشاره به شىء خارجى و واقعيتى است كه با «ما هو؟»
حقيقت آن مورد پرسش واقع شده است. همچنين با توجه به اينكه در منطق واژههاى «قول» و «حمل» و مشتقات متناظر آنها - مانند «يقال» و «يحمل»، «مقول» و «محمول»، «مقولات» و «محمولات» - به يك معنا به كار مىروند، مىتوان دريافت كه مقصود از «يقال»، در عبارت مزبور، همان معناى «يحمل» است. پس عبارت «ما يقال فى جواب ما هو» با عبارت «ما يحمل على الشىء فى جواب ما حقيقة هذا الشىء» مترادف است. مضمون اين عبارت اين است كه وقتى به واقعيتى اشاره مىكنيم و مىپرسيم: «حقيقت آن چيست؟»، مفهومى كه در پاسخ به اين پرسش بر آن واقعيت حمل مىشود ماهيت آن است.
بىترديد مقصود از حمل جواز و قابليت حمل است نه حمل بالفعل؛ وگرنه به اين معنا خواهد بود كه اين مفهوم فقط تا وقتى در حال حمل شدن بر واقعيت مورد پرسش است ماهيت است وگرنه ماهيت نيست، كه اين سخنى است نادرست. بر اين اساس، مضمون عبارت مورد بحث اين است كه وقتى به واقعيتى اشاره مىكنيم و مىپرسيم: «حقيقت آن چيست؟»، مفهومى كه در مقام پاسخ به اين پرسش بر اين واقعيت قابل حمل است حقيقتى ماهوى است كه به تصور درآمده است. مثلا هنگامىكه به على اشاره مىكنيم و مىپرسيم: «على چيست؟» يا «على ما هو؟» در پاسخ بايد گفت: «على انسان است». پس انسان ماهيت است، زيرا در مقام پاسخ به «على چيست؟» بر على قابل حمل است. همچنين است اسب و گندم و آب و غير آنها. به اين ترتيب، هم مىتوان گفت: «الماهية العامة هى ما يقال فى جواب ما هو» و هم مىتوان گفت: «الماهية الخاصة هى ما يقال فى جواب ما هو»، مشروط به اينكه توجه داشته باشيم حمل در گزارۀ اول از نوع حمل اولى ذاتى است و در گزارۀ دوم از نوع حمل شايع صناعى.