کتاب کیمیاگر
978-964-7033-93-0
جدید
موجودی این محصول مجددا باید بررسی شود جهت درخواست لطفا نام کتاب را به شماره 5900-052-0902 پیامک کنید
کتاب کیمیاگر
نویسنده: پائولو کوئلیو
مترجم: آرش حجازی
رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی، از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.
این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک میکند و به شمال آفریقا میرود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند.
با خرید این محصول شما 14500 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.
مشخصات
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
مترجم: | آرش حجازی |
شابک: | 978-964-7033-93-0 |
تیراژ: | 3000 نسخه |
ناشر: | انتشارات کاروان |
نوع کاغذ: | معمولی |
نویسنده: | پائولو کوئلیو |
تعدادصفحات: | 183 صفحه |
نوبت چاپ: | شانزدهم |
سال انتشار: | 1388 |
وزن: | 260g |
زبان: | فارسی |
توضیحات
مقدمه ای از کتاب:
رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی، از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.
این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک میکند و به شمال آفریقا میرود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه میداند، و یک کیمیاگر آشنا میشود و عاشق فاطمه، دختر صحرا میشود. همهٔ این افراد، سانتیاگو را در مسیر جستجویش هدایت میکنند. هیچ کس نمیداند این گنج چیست و آیا سانتیاگو میتواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟ اما چیزی که در آغاز ماجراجویی کودکانی به نظر میرسید، سرانجام به جستجوی گنجی مبدل میشود که فقط در درون میتوان آن را یافت.
مختصری از کتاب:
ماجرا مربوط به چوپان ی است به نام سانتیاگو اهل آندلس در جنوب اسپانیا . او گرچه چوپان است، ولی قبلاً مدتی در مدرسه علوم دینی تحصیل می کرده و فردی با سواد است و کتاب های داستانی و اصولاً هر کتابی که به دستش برسد می خواند. وی 2 بار خوابی دیده و در هر دو بار از او خواسته شده به اهرام مصر رفته و گنج ی مدفون را بیابد، پیرمردی ناشناس و مرموز (ملک صدق)در اولین برخورد از راز دل پسرک با وی سخن می گوید وسانتیاگو این خواب و تعبیر آن را به عنوان «افسانه شخصی» برای خود در نظر گرفته و ندیده و نشنیده گوسفندان خود را می فروشد، از دخترتاجر پارچه فروش که با او نیم نظری دارد صرف نظر می کند، ترک یار و دیار می کند و در پی حصول افسانه شخصی اش متحمل سختی ها یی می شود وحدود دو سه سال در صحراهای شمال آفریقا به طرف مصر می رود و حتی دو مرتبه تا پای مرگ می رود ، چند بار مال و ثروت قابل توجهی – حتی بیشتر از آنچه که در صورت ادامه آن زندگی عافیت طلبانه بدست می آورد- به دست می آورد و دوباره ازدست می دهد ودر نهایت و در اوج داستان پس از آن که توانایی های چشمگیری را در خود کشف کرده و به جایی که تصور می کند محل گنج است می رسد و چاله ای می کند ولی چیزی نمییابد. چند راهزن به وی حمله می کنند و از راهزن می شنود که او نیز در خوابی دیده که باید به محل زندگی سانتیاگو در آندلس رفته در همان محلی که وی معمولاً گوسفندانش را نگهداری می کند حفاری کرده و گنجی را که در آنجا مدفون است بیابد ولی راهزن از آنجایی که به این قبیل خوابها و اصولاً آرزوهای شخصی اعتقادی ندارد کوچکترین تردیدی ندارد که نباید زندگی روزمره خود را به دنبال رفتن به این قبیل الهام ها مبهم مختل کند.