کتاب دانش منطق محمود منتظری مقدم
جدید
با خرید این محصول شما 199000 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.
مشخصات
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | سلفون |
مولف | محمود منتظری مقدم |
توضیحات
معرفی کتاب :
دانش منطق بصورت نظاممند در قالب طرحی آموزشی در سه مرحله: آشنایی، شناخت و تسلط با پیوندی انداموار به نحوی که رهآورد هر دوره ابرام و توسعه آموختههای قبلی باشد تنظیم شده است. مجموعه مطالب در سه بخش سازماندهی شده است؛ بخش اول با عنوان « چیستی منطق» به طرح اموری پرداخته است که آشنایی آنها موجب ازدیاد بصیرت در فراگیری علم منطق می شود. بخش دوم « منطق تصورات» است که آموزههایی برای دستیابی به روش درست تعریف ارائه نموده است. در پایان بخش سوم « منطق تصدیقات» است که مخاطب با « مقدمات روش درست استدلال اعم از مباشر و غیر مباشر» آشنا می شود.
هدف كلى:
آشنايى با امورى كه دانستن آنها موجب زيادت بصيرت در فراگيرى علم منطق مىشود؛ از طريق:
1. آگاهى از چرايى تعريف، فايده و موضوع منطق؛
2. شناخت ارتباط منطق با ساير علوم.
3. شناخت تقسيمها و ابواب منطق
درس اول چرايى و تعريف منطق
در فراگيرى يك دانش، آشنايى با امورى چون: چرايى و تعريف علم از اهميت خاصى برخوردار است. با دانستن مطالب ياد شده، يادگيرنده مىتواند با انگيزه و آمادگى بيشترى به فراگيرى آن دانش بپردازد. از اين رو در درس حاضر سعى شده است قبل از طرح مباحث منطقى، به عنوان مقدمه، ضرورت فراگيرى منطق و تعريف آن تبيين شود.
تعريف قضيه
«قضيه، مركب تامى است كه ذاتاً متصف به صدق يا كذب شود»؛ مانند، «حسن معلم است». اين تعريف نكات متعددى را دربر دارد: 1. قضيه، مركب تامّ است: كه توضيح آن پيشتر گذشت. 2. قضيه ذاتاً به صدق يا كذب متصف مىشود: يعنى بدون هيچ تفسير و واسطهاى چنين اتصافى را مىپذيرد. برخى جملات انشايى نيز بالعرض متصف به صدق و كذب مىشوند؛ امّا از نظر منطقى، قضيه ناميده نمىشوند؛ زيرا اتصاف آنها به صدق و كذب ذاتى نيست، بلكه عرضى است؛ چرا كه گاهى برخى جملات انشايى به دلالت التزامى بر جمله خبرى دلالت مىكنند، و چنين اتصافى را مىپذيرند. بنابراين آنچه حقيقتاً مورد تصديق يا تكذيب واقع مىشود همان جمله خبرى است؛ مانند گدايى كردن انسان ثروتمند در جملۀ «به من بيچاره كمك كنيد» كه متصف به كذب مىشود. در اين مثال آنچه حقيقتاً چنين وصفى را مىپذيرد، جمله خبرى «من دارايى ندارم» است. بنابراين ذكر قيد «ذاتاً» در تعريف قضيه، ضرورى است.
قضيه و تصديق
اگر چه هر تصديقى مىتواند در قالب (جمله خبرى) ابراز و بيان شود؛ امّا قضيه با تصديق متفاوت است. چه اينكه قضيه از كنار هم قرار گرفتن سه تصور تشكيل مىشود: تصور موضوع، تصور محمول و تصور نسبتِ (محمول با موضوع) امّا تصديق با تحقّق «اذعان» به ثبوت يا عدم ثبوت محمول براى موضوع به وجود مىآيد. اذعان و اعتقادى كه لاجرم مقتضى حكم نيز مىباشد. چنانچه اذعان و تصديق يك نسبت مطابق با واقع باشد صادق و گرنه كاذب خواهد بود. بنابراين صدق و كذب در اصل مربوط به تصديق است و قضيه (جمله خبرى) از آن جهت كه مىتواند بيانگر يك تصديق باشد متصف به صدق يا كذب مىشود.
تقسيم مشترك براى قضيه حمليه و شرطيه
هر يك از قضيههاى حمليه و شرطيه بهلحاظ اثبات يا نفى نسبت بين طرفين، به موجبه و سالبه تقسيم مىشود؛ زيرا در يك قضيه يا از اثبات رابطه و يا از سلب رابطه، گزارش مىشود. قضيه، در صورت نخست موجبه و در صورت دوم سالبه خواهد بود. قضيه موجبه، مانند: «عدالت زيبا است»، «يا انسان بنده است يا آزاد» و «اگر خورشيد مغرب طلوع كند، جهان از فروغ عدالت، سرشار خواهد شد». قضيه سالبه، مانند: «ظلم پايدار نيست»، «چنين نيست كه يا دانشپژوه عالم باشد يا پرهيزگار» و «چنين نيست اگر انسان غنى باشد، حتماً مناعت طبع داشته باشد». به عنصر ايجاب يا سلب در يك قضيه، «كيف» گفته مىشود. هر يك از قضاياى حمليه و شرطيه، تقسيماتى دارند كه در درسهاى بعدى با آنها آشنا خواهيم شد.