دادگستر جهان مشاهده عکس بزرگتر

دادگستر جهان

978-964-485-047-9

جدید

موجودی این محصول مجددا باید بررسی شود جهت درخواست لطفا نام کتاب را به شماره 5900-052-0902 پیامک کنید

140,000 ﷼

کتاب دادگستر جهان

نویسنده : ابراهیم امینی

چنان که در طول کتاب آمده، انسان موجودی اجتماعی است، به دیگر انسان ها نیاز دارد و با آنان زندگی می کند. همواره سعی کرده ارتباط و اقتدار اجتماعی خود را گسترش دهد، با کاهش فاصله ها در اجتماعی بزرگتر زندگی کند. از آغاز زندگی تا کنون در راه جهانی شدن و جهانی کردن، حرکت کرده و در این راه طولانی گام های بلندی برداشته است.....

با خرید این محصول شما 14000 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.


توضیحات

مقدمه ای از کتاب:

چنان که در طول کتاب آمده، انسان موجودی اجتماعی است، به دیگر انسان ها نیاز دارد و با آنان زندگی می کند. همواره سعی کرده ارتباط و اقتدار اجتماعی خود را گسترش دهد، با کاهش فاصله ها در اجتماعی بزرگتر زندگی کند. از آغاز زندگی تا کنون در راه جهانی شدن و جهانی کردن، حرکت کرده و در این راه طولانی گام های بلندی برداشته است. سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی، حقوق بشر، اتحادیه اروپا، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب، سازمان کشورهای غیر متعهد، وحدت کشورهای آفریقایی، پزشکان بدون مرزها و دهها اتحادیه دیگر را می توان نمونه ای حرکت به سوی توسعه طلبی و کم شدن فاصله ها یاد کرد.

این کتاب، تاکنون به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی، اردو و مالایو(اندونزیایی) ترجمه شده است.

کتاب دادگستر جهان در سال 1378 برنده جایزه کتاب برگزیده اولین دوره( کتاب سال ولایت) گردید. و اینک به پیشنهاد بعضی از فرهیختگان، برای سومین بار، پس از بازنگری و تغییراتی توسط مولف محترم، با ویرایش مجدد، در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.

ابن خلدون واحاديث مهدى
ابن خلدون واحاديث مهدى هوشيار: براى روشن شدن موضوع بهتر است خلاصهء كلام ابن خلدون را نقل كنيم.
او درمقدمه اش نوشته است:« دربين تمام مسلمين مشهور بوده وهست كه درآخرالزمان مردى از اهل بيت پيغمبر ظهور مى كند ودين را تأييد و عدل وداد را ظاهر مى سازد و برتمام ممالك اسلامى تسلط پيدا مى كند».
مدرك آنان احاديثى است كه دركتابهاى جماعتى ازدانشمندان مانند -------------------------------------------------------------------------------- ترمذى و ابوداود و ابن ماجه و حاكم و طبرانى و ابويعلى موصلى موجود است ليكن منكرين وجود مهدى، درصحت آن احاديث تشكيك كرده اند.
پس ما بايد احاديث مربوط به مهدى فاطمى و مطاعن و ايرادات منكرين را ذكر كنيم تا حقيقت روشن گردد.
ولى لازم است قبلاً توجه داشته باشيد كه اگر درراويان آن احاديث جرح و قدحى وجودداشت ، اصل حديث از اعتبار ساقط مى شود، گرچه دربارهء همان راوى تعديل و توثيقى هم وارد شده باشد، زيرا معروف است كه تضعيف و بدگويى برتعديل مقدم است.
اگر كسى به ما اشكال كند كه: عين اين محذور دربعض رجال احاديث صحيح مسلم و بخارى نيز وجود دارد، چون از طعن و تضعيف سالم نمانده اند، درپاسخ مى گوييم : عمل باحاديث آن دو كتاب مورد اتفاق و اجماع علماء واقع شده وهمين مقبوليت، ضعف آنها را جبران مى كند، ليكن كتابهاى ديگر به مثابه و درجهء آن دوكتاب نيستند.
مقدمهء ابن خلدون ص 3.11. اين بود خلاصهء كلام ابن خلدون، سپس بعض رجال آن احاديث را مورد بحث قرار داده توثيقات وتضعيفاتى را كه دربارهء آنان صادر شده است نقل مى كند.
تواتر احاديث
تواتر احاديث ما درپاسخ مى گوييم: اولا بسيارى ازعلماى اهل سنت احاديث مهدى را متواتر دانسته يا تواترآنها را از ديگران نقل كرده بدان اعتراضى ننموده اند.
مانند ابن حجر هيثمى در« الصواعق المحرقة»، شبلنجى در«نورالابصار»، ابن صباغ در«الفصول المهمة»، محمد الصبان در«اسعاف الراغبين»، كنجى شافعى در«البيان»، شيخ منصور على در«غاية المأمول»، سويدى در«سبائك الذهب»و جمعى ديگر، كه همين تواتر، ضعف سندى را كه دربعض آن احاديث موجوداست جبران مى كند.
عسقلانى مى نويسد: خبر متواتر، مفيد يقين است وعمل كردن به آن، نيازى به بحث ندارد.
كتاب نزهة النظر تأليف احمدبن حجر عسقلانى ط كراچى صفحه 12.
سيداحمدشيخ الاسلام و مفتى شافعيه مى نويسد: احاديثى كه دربارهء مهدى واردشده كثير و متواتر است.
دربين آنها هم حديث صحيح وجوددارد هم حسن هم ضعيف، ليكن اكثر آن احاديث ضعيف مى باشند اما چون كثيرند و روات و نويسندگان آنها نيز زيادند بعض آن احاديث بعض ديگر را تقويت مى كندو برروى هم مفيد يقين مى گردند.
همه جا تضعيف مقدم نيست
. كتاب فتوحات الاسلامية ط مكه ط اولى ج 2 ص 3.50. خلاصه، جماعتى ازصحابهء بزرگ رسول خدا، احاديث مهدى را روايت كرده اند مانند: عبدالرحمان بن عوف، ابوسعيد خدرى، قيس بن جابر، ابن عباس، جابر، ابن مسعود، على بن ابيطالب، ابوهريره، ثوبان، سلمان فارسى، ابوامامه، حذيفه، انس بن مالك، ام سلمه، وگروهى ديگر.
آن احاديث را علما و محدثين عامه دركتابهاى خودشان نوشته اند مانند: ابوداود، احمد، ترمذى، ابن ماجه،حاكم، نسائى، طبرانى، رويانى، ابونعيم اصفهانى، ديلمى، بيهقى، ثعلبى، حموينى، مناوى، ابن مغازلى، ابن جوزى، محمدالصبان، ماوردى، كنجى شافعى، سمعانى، خوارزمى، شعرانى، دارقطنى، ابن صباغ مالكى،شبلنجى، محب الدين طبرى، ابن حجر هيثمى، شيخ منصور على ناصف، محمدبن طلحه، جلال الدين سيوطى، شيخ سليمان حنفى، قرطبى، بغوى.
و گروهى ديگر.
اينها اسامى جمعى ازعلماى اهل سنت است كه احاديث مهدى را دركتاب هاى خودشان نوشته اند و كتب آنان مورد استفاده بود، ليكن مخفى نماند كه كتاب هاى همه آنان دردسترس نبود.
بعض احاديث را درمنقولات كتب ديگر ديدم.
آقاى مهدى خراسانى درمقدمهء سودمندى كه بركتاب البيان چاپ نجف نوشته اسامي نفرازعلماى عامه را ذكرنموده است.
ثانياً اكثر افرادى كه دربارهء آنان تضعيفى وارد شده وابن خلدون آنها را ذكر نموده توثيقاتى هم دارند كه خود ابن خلدون نيز بخشى از آنها را نقل كرده است و اين مطلب درست نيست كه همه جا و بطور اطلاق تضعيف برتعديل مقدم باشد زيرا ممكن است صفت مخصوصى، درنزد تضعيف كننده از اسباب ضعف شمرده شود،درصورتى كه ديگران از اسباب ضعف ندانند.
پس درصورتى به قول تضعيف كننده ترتيب اثر داده مى شود كه علت تضعيفش را بيان كند.
عسقلانى درمقدمهء كتاب لسان الميزان نوشته است: درصورتى تضعيف برتعديل مقدم مى شود كه علت آن ثابت و تعيين شده باشد و درغيرآن صورت، كلام تضعيف كننده اعتبار ندارد.
ابوبكر احمدبن على بن ثابت بغدادى گفته است: بايد دربارهء احاديثى كه بخارى و مسلم وابوداود بآنها احتجاج وتمسك نموده اند ــ بااينكه بعض رجال آنها مورد طعن و تضعيف واقع شده ــ گفته شود، طعن و تضعيف مؤثر ومعلوم السبب، نزد آنان ثابت نبوده است.
لسان الميزان تأليف احمدبن على بن حجر عسقلانى ط 1 ج 1 ص 3.5.
خطيب مى نويسد: «تضعيف وتعديل اگر مساوى باشند، تضعيف مقدم است ولى اگر تضعيف كمترازتعديل باشد درمسئله اقوالى است.
بهترين قول اين است كه تفصيل داده و بگوئيم : اگر سبب تضعيف ذكرشده و به نظر ما مؤثر است، برتعديل تقدم دارد، واگر از ذكر سبب خوددارى شده تعديل مقدم است.
لسان الميزن ج1ص 15. خلاصه، نمى توان بطور اطلاق وعموم گفت: همه جا تضعيف برتعديل مقدم است.
اگر بناباشد به تمام تضعيفات ترتيب اثر بدهيم كمتر حديثى ازطعن و قدح سالم مى ماند.
دراين موارد بايد دقت و اجتهاد بيشترى به عمل آيد تا حقيقت روشن گردد.
ضعف، به جرم تشيع
ضعف، به جرم تشيع يكى از وجوهيكه از اسباب ضعف راوى شمرده شده شيعه بودنست، مثلاً ابن خلدون، قطن بن خليفه را كه يكى از روات احاديث مهدى است به جرم تشيع مردود دانسته درباره اش مى نويسد:
عجلى مى گويد: قطن از حيث حديث خوبست ليكن كمى متمايل به تشيع بوده است.
احمدبن عبدالله بن يونس مى گويد: به قطن برخورد مى كردم ولى اورا مانند سگ رها مىنمودم.
ابوبكر بن عياش مى گويد: احاديث قطن را ترك نكردم جز براى فساد مذهبش.
ولى احمد و يحيى بن قطان و ابن معين و نسائى وديگران وى را توثيق نموده اند.
. مقدمهءابن خلدون ص 313 باز ابن خلدون دربارهء هارون كه يكى از رجال آن احاديث است مى نويسد: هارون از اولاد شيعيان بوده است.
عده اى يزيدبن ابى زياد را كه يكى از روات آن احاديث است به طور اجمال تضعيف نموده اند، ليكن بعضى سبب ضعف راتوضيح داده اند، محمدبن فضيل درباره اش مى گويد: ازبزرگان شيعه بوده وابن عدى مى گويد: از شيعيان كوفه بوده است.
مقدمهء ابن خلدون ص 3.14.مقدمهء ابن خلدون ص 3.18 ابن خلدون دربارهء عمار ذهبى نوشته است : اگر چه احمد وابن معين وابوحاتم ونسائى وديگران عمار را توثيق نموده اند اما بشربن مروان بواسطهء نسبت تشيع رگ حياتش را قطع كرده است مقدمهء ابن خلدون ص 3.19 دربارهء عبدالرزاق بن همام مى نويسد: احاديثى را درفضائل اهل بيت نقل كرده و مشهور به تشيع است.
مقدمهء ابن خلدون ص 3.20

نقد و بررسی مشتریان

    نقد محصول و امتیاز شما به این محصول

    برای کمک به دیگران کاربران در انتخاب،لطفا قبل از نوشتن نقد و نظر خود ، به این محصول امتیاز نیز بدهید.

برچسب ها

آثار مرتبط