قیمت کاهش یافت ! کتاب نجم الثاقب در احوال امام غایب - میرزا حسین نوری مشاهده عکس بزرگتر

کتاب نجم الثاقب در احوال امام غایب - میرزا حسین نوری دوجلدی

11%

جدید

4,895,000 ﷼

5,500,000 ﷼

«نجم الثاقب در احوال امام غایب علیه السلام»


آثار مرتبط

توضیحات

«نجم الثاقب در احوال امام غایب علیه السلام» از تألیفات گرانبهای خاتم المحدثین میرزا حسین نوری(ره) می باشدکه به سفارش میرزای بزرگ شیرازی (صادر کننده تحریم تنباکو) به نگارش درآمده است.
نجم ثاقب(دوره 2 جلدی) به شرح حال و زندگی نامه امام مهدی(عج) پرداخته است. برای اینکه بتواند حق مطلب را ادا کرده باشد کتاب را در دوازده باب به نگارش درآورده است.
جلد اول کتاب شامل شش باب با عناوین: ولادت و شمّه ای از حالات آن جناب، اسامی و القاب و کنیه های حضرت، اوصاف شمایل و بعضی از خصایص حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در وجود مبارک و اقوال اهل سنت در مهدی موعود(عج)، نصوص امامیه از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) بر امامت و اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.
جلد دوم کتاب نیز شامل شش باب با عناوین: ذکر حکایت کسانی که در غیبت کبری به خلافت امام علیه السلام رسیده اند، جمع بین حکایات و قصص گذشته و بین آن چه رسیده، توسل به ائمه علیهم السلام جهت حوایج دنیا و آخرت و اوصاف اوتاد و ابدال و نجبا و صلحا و قطب علیه السلام، ذکر شمّه ای از تکالیف عُبّاد بالنسبة به امام عصر(عج) می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.

فهرست ابواب كتاب‏


مطالب ابواب كتاب به نحو اجمال به جهت سهولت پيدا كردن هر مطلبى در بابش:
باب اول در ذكر شمّه‏اى از حالات ولادت با سعادت آن جناب- صلوات اللّه و سلامه عليه-
به نظم و ترتيب بديعى كه متضمّن باشد مضامين غالب اخبار آن باب را با ذكر مأخذ و حذف مكرّرات و اجمالى از حال حكيمه خاتون- سلام اللّه عليها-
باب دوم در ذكر اسامى و القاب و كنيه‏هاى آن حضرت عليه السّلام‏
كه از صريح و فحواى كتاب و سنّت و تصريح روات و محدّثين و علماى رجال و غير هم به دست آمده و آن يك صد و هشتاد و دو اسم است و اسم بر هر سه اطلاق مى‏شود، چنان چه بيايد در باب چهارم‏
باب سوم‏
مشتمل بر دو فصل:
فصل اول در شمايل آن جناب با استقصاى تام و ايجاز در كلام.
فصل دوم در خصايص آن جناب و الطاف خاصّه الهيّه كه به آن حضرت عليه السّلام شده يا خواهد شد بالنسبه به جميع انبيا و اوصياى گذشته عليهم السّلام يا بالنسبه به اكثر ايشان كه معدودى در بعضى از آنها با آن جناب شركت دارند و آن چه‏
                        نجم ثاقب در احوال امام غايب(عليه السلام)، ج‏1، ص: 44
مذكور مى‏شود از آنها در اينجا چهل و شش است.
باب چهارم در ذكر اختلاف مسلمين در آن جناب‏
بعد از اتّفاق ايشان در صحّت صدور اخبار نبويّه بر تحتّم آمدن شخصى در آخر الزمان، هم نام آن حضرت و ملقّب به مهدى عليه السّلام كه پر كند دنيا را از عدل و داد و ذكر كتب مؤلّفه از اهل سنّت در احوال آن جناب و محلّ اختلاف در چند جاست:
اختلاف اول: در نسب، كه آن جناب از فرزندان كيست؟ و در آن چهار قول است:
اول آن كه: از اولاد عباس است.
دوم: علوى غير فاطمى است.
سوم: آن كه حسنى است.
چهارم: آن كه حسينى است و بيان صحّت اين قول و ابطال آن سه، به نحو اوفى.
اختلاف دوم: در اسم پدر آن جناب و در آن دو قول است:
اول: قول اماميّه كه نام پدر آن جناب حسن عليه السّلام است.
دوم: قول بعضى از عامه كه نام او عبد اللّه است و ابطال اين قول.
اختلاف سوم: در تشخيص و تعيين آن جناب و در آن ده قول است:
اول: قول كيسانيّه كه محمّد بن حنفيه يا پسر او است.
دوم: قول مغيريّه كه محمّد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن عليه السّلام است.
سوم: اسماعيليّه خالصه كه اسماعيل پسر حضرت صادق عليه السّلام است.
چهارم: ناووسيّه كه حضرت صادق عليه السّلام است.
پنجم: مباركيّه كه محمّد بن اسماعيل بن امام جعفر صادق عليه السّلام است.
ششم: واقفيّه كه حضرت كاظم عليه السّلام است.
هفتم: عسكريّه كه حضرت عسكرى عليه السّلام است.
هشتم: محمّديّه كه ابو جعفر محمّد بن على الهادى عليه السّلام است.
نهم: اماميّه كه خلف صالح، حجّة بن الحسن العسكرى عليه السّلام است.
دهم: جمهور اهل سنّت كه مهدى را در كسى تعيين نكنند و در آنجا ذكر نموديم اسامى بيست نفر از علماى ايشان را از فقها و محدّثين و عرفا كه با اماميّه در اين مطلب موافق‏اند با ذكر كلمات آنها و مدح و توثيق ايشان از علماى رجال ايشان و حديث مسلسل شيخ بلا ذرى معروف كه از خود آن حضرت روايت كرده و ذكر ده شبهه از شبهات اهل سنّت بر اماميّه در اين مقام و جواب آنها به نحوى كه در كمتر كتابى جمع شده و نيز در آنجا ابطال نموديم قول شاذّى را كه فرزند امام حسن عليه السّلام وفات كرده.
باب پنجم در اثبات نمودن مهدى موعود
همان حجّة بن الحسن العسكرى عليه السّلام است از روى نصوص اهل سنّت و از آنها سى حديث ذكر شده و نصوص اماميّه زياده بر آن چه علّامه مجلسى رحمه اللّه در جلد نهم و سيزدهم بحار نقل فرموده كه از آنها چهل حديث با سند نقل شده و بيشتر آنها از كتب «غيبت» فضل بن شاذان است.
باب ششم در اثبات دعواى مذكوره از روى معجزات صادره از آن جناب‏
زياده از آن چه در ابواب ديگر، متفرّقا ذكر مى‏شود و از غير كتبى كه علّامه مجلسى رحمه اللّه از آنها نقل فرموده و از آنها چهل معجزه نقل نموديم.
باب هفتم در ذكر آنان كه در غيبت كبرى خدمت آن جناب رسيدند
يا بر معجزه آن بزرگوار واقف شدند يا بر اثرى از آثار دالّه بر وجود آن بزرگوار كه عمده غرض از تأليف اين كتاب بود. در آنجا صد حكايت مذكور شده و قبل از
                       
شروع در آنها، ذكر شده نام آنان كه در غيبت صغرى خدمت آن جناب مشرّف شدند يا واقف شدند بر معجزه‏اى و در ذيل بعضى از آنها مطالب نفيسه مناسبه درج شده است.
چنان چه در ذيل اول، كيفيّت نماز منسوب به امام عصر عليه السّلام از براى شدايد و حاجات و حال مسجد جمكران در قم كه به امر آن حضرت بنا شده، ذكر شده.
در دوم كه قصّه شهرهاى فرزندان آن حضرت است، اثبات شده، بودن عيال و اولاد براى آن جناب و امكان وجود چنين بلاد در همين ارض‏ها در برّ يا بحر و مستور بودن آن از انظار، حتى از عبور كنندگان به آنجا و وقوع نظاير آن به نحو اختصار و در ذيل سى و هفتم كه قصّه جزيره خضر است، اين مطلب مشروحا بيان شده.
در پنجم، اجمال احوال شيخ محمّد، پسر اسماعيل هرقلى كه زخم رانش را در سامرّه، حضرت شفا داد.
در ششم، ذكر يكى از رقاع استغاثه به آن حضرت كه قليل الوجود است.
در هفتم، تحقيق حال نرمى كف مبارك آن حضرت و حضرت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا درشتى و غلظت آن و اختلاف شرّاح احاديث در قرائت «شتن الكفين» كه در خبر شمايل است كه با تاى قرشت است يا ثاى ثخذ؟
در دهم، توضيح آن كه شارح تردّدات كتاب شرايع محقّق، زهدرى است.
در يازدهم، بيانى از الطاف خفيّه و هدايات خاصّه الهيّه شده و ذكر اسامى معروفين از بنى طاوس كه ارباب تصانيف‏اند.
در ذيل نوزدهم، اشكال در خبر معروف «اللّهم انّ شيعتنا منّا، الخ» و كلام شيخ رجب برسى.
در بيستم، شرح نسبت هر روز از ايّام هفته به امامى و كيفيّت نماز هديه كه بايد براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمّه عليهم السّلام كرد و ترتيب آن در ايّام هفته و ذكر تسبيح امام عصر عليه السّلام كه بايد از روز هيجدهم هر ماه خواند تا آخر ماه.
در بيست و دوم، ذكر شده دعاى عبرات كه امام عصر عليه السّلام به سيّد رضى الدين آوى داد.
و در بيست و هفتم، اشاره به اين كه وجود اماكن شريفه مانند مشاهد و مساجد و مقابر         
امام‏زادگان و صلحا و مواضعى كه يكى از حجج طاهره در آنجا قدم گذاشته در بلاد، از نعم سنيّه الهى است.
در بيست و هشتم، ذكر دعاى معروف كه بايد در ماه رجب و مسجد صعصعه خواند.
در سى‏ام، ذكر چند دعا كه معروف‏اند به دعاى فرج.
در سى و يكم، ذكر خبر ثواب زيارت ابى عبد اللّه عليه السّلام در شب جمعه كه امام عصر عليه السّلام حكم به صحّت آن فرمودند.
در سى و هفتم كه قصّه جزيره خضرا است، بيان اعتبار سند آن و حال فضل بن يحيى، راوى آن و ذكر پاره‏اى نظاير آن و كلمات اشعريه در امكان وجود اغرب از آن و اجمالى از حال جابلسا و جابلقا و حكم سهم امام عصر عليه السّلام از خمس، در ايّام غيبت و تكليف آن كه به دستش مى‏افتد و سيره و سلوك امام زمان عليه السّلام در غذا و لباس.
در سى و هشتم، اجمالى از احوال جناب ميرزا محمّد تقى الماسى.
در پنجاه و يكم، ذكر بعضى از احجار كه اسم امامى در آن منقوش شده بود.
در پنجاه و دوم و سوم ترجمه توقيعات كه براى شيخ مفيد رحمه اللّه رسيد و بيان عدد و اعتبار آنها و عذر عدم تعرّض ذكر علامات و آيات ظهور در اين كتاب.
در شصت و چهارم، بيان اختلاف نسخ صحيفه كامله.
در شصت و ششم، ذكر كرامتى از شيخ محمّد پسر صاحب معالم.
در هفتادم، اختلاف نسخ زيارت جامعه و فضيلت عجيبه از زيارت عاشورا.
در نود و دوم، اشاره به بعضى از مقامات عاليه صاحب كرامات، جناب سيّد باقر قزوينى- اعلى اللّه مقامه-.
در نود و ششم، اجمالى از احوال سيّد الفقهاء، جناب سيّد مهدى قزوينى حلّى، برادرزاده آن مرحوم.
در ذيل حكايت صدم، ذكر شبهه و استبعاد مخالفين در طول عمر امام زمان عليه السّلام و ذكر بعضى از كلمات آنها و جواب از آنها مشروحا و ذكر عبود كه صاحب قاموس گفته كه او
                
هفت سال در صحرا خوابيد و ذكر كلمات و شمّه‏اى از تكاليف جماعتى از اهل سنّت كه دعواى رؤيت آن جناب را كردند در ايّام غيبت و ذكر جمله‏اى از معمّرين و حديث غريبى در حال دجّال كه از اخبار صحيحه ايشان است و حكايت عجيبى از الياس نبى عليه السّلام و شرح حال معمّر مغربى و سبب طول عمر او و بيان رفع توهّم تعدّد در او و بيان جو از طول عمر به قواعد نجوميّه و بعضى فوايد طريفه و مراد از خرابات در حكايت شصت و ششم.
باب هشتم در جمع بين حكايات و قصص مذكوره‏
و آن چه رسيده در اخبار كه بايد مدّعى رؤيت را در غيبت كبرى تكذيب نمود و بيان وجوب صرف آن اخبار از ظاهر خود و ذكر پنج وجه براى آنها كه از كلمات علما و مطاوى اخبار ظاهر مى‏شود و ذكر تصريح جمعى از اعلام به امكان رؤيت در ايّام غيبت و بعضى از كلمات سيّد جليل، على بن طاوس كه ظاهر است در دعواى اين مقام براى نفس خود.
باب نهم در عذر داخل نمودن چند حكايت از درماندگان در بيابان و غير آنها
در ضمن حكايات سابقه با نبودن شاهدى در آنها، بر اين كه آن نجات دهنده و فرياد رس، امام عصر عليه السّلام بوده؛ چنان چه ساير علما ذكر كردند و بيان آن كه به هر امامى براى كدام حاجت بايد متوسّل شد و اثبات آن كه اغاثه ملهوفين، از مناصب خاصّه امام زمان عليه السّلام است و ذكر لقب غوث و قطب و كنيه ابو صالح براى آن جناب و كلام شيخ كفعمى در ذكر قطب و اوتاد و ابدال و نجبا و صلحا و توضيح آن كه آن فرياد رس و نجات دهنده به نحو خارق عادت يا خود آن جناب است، يا از خواصّ محضر شريف و بر تقدير نبودن آن شخص، يكى از اين دو و احتمال بودن او يكى از اوليا، باز دلالت كند بر اصل مقصود كه وجود آن جناب است.
                     
باب دهم در ذكر شمّه‏اى از تكاليف عباد، بالنسبه به آن جناب‏
و آداب و رسوم بندگى و عبوديّت خلق و بالنسبه به ايّام غيبت و از آنها هشت چيز ذكر شده:
اول: مهموم بودن براى آن جناب و براى آن سه سبب ذكر شده.
دوم: انتظار فرج و ثواب فضل آن.
سوم: دعا كردن از براى حفظ آن وجود مبارك و از دعاهاى مأثوره مطلقه و موقته، هفت دعا براى اين حاجت ذكر شده.
چهارم: صدقه دادن براى سلامتى وجود آن شخص معظّم.
پنجم: حج كردن يا حجّه دادن براى آن ولىّ النعم.
ششم: برخاستن از براى تعظيم شنيدن اسم مبارك آن حضرت.
هفتم: دعا كردن از براى حفظ دين و ايمان خود، از شرّ شبهات شياطين جنّ و انس داخلى و خارجى در ظلمات ايّام غيبت و از ادعيه مأثوره، هفت دعا براى اين مطلب ذكر شده.
هشتم: استمداد و استعانت و استكفا و استغاثه به آن جناب در هنگام شدايد و اهوال و كيفيّت توسّل و يكى از رقاع استغاثه و اشاره به بعضى از مقامات آن جناب در علم و قدرت الهيّه و احاطه به رعايا و جهات تشبيه آن جناب در غيبت، به آفتاب زير سحاب و ذكر يكى از توسّلات معروفه مجرّبه، به آن حضرت.
باب يازدهم در ذكر پاره‏اى از ازمنه و اوقات كه اختصاص دارد به امام عصر عليه السّلام‏
و تكليف رعايا در آن اوقات بالنسبه به آن جناب و از آنها هشت وقت ذكر شده:
اول: شب قدر، بلكه هر سه شب معهود.
دوم: روز جمعه.
سوم: روز عاشورا.
چهارم: از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن، در هر روز.
پنجم: عصر دوشنبه.
ششم: عصر پنج شنبه.
هفتم: شب و روز نيمه شعبان.
هشتم: روز نوروز و در ذكر هر يك از اعمال و آداب و ادعيه متعلّقه به آن و سبب نسبت آن وقت را به آن جناب بيان نموديم.
و در آخر باب، اشاره شد به اختصاص بعضى از امكنه منسوبه به آن جناب و نيز حضور آن حضرت در تشييع جنازه هر مؤمنى.
باب دوازدهم در ذكر اعمال و آدابى كه شايد بتوان به بركت آنها به سعادت ملاقات و شرف حضور باهر النّور امام عصر- صلوات اللّه عليه- رسيد
چه بشناسد يا نشناسد، در خواب يا بيدارى و اثبات آن كه مواظبت عملى مصرف‏كردنى‏ها يا گفتنى‏ها، خوب يا بد، در چهل روز، سبب تأثير و افاضه صورتى و انتقال از حالتى است به حالتى.
 «و اللّه العالم.»

نقد و بررسی مشتریان

    نقد محصول و امتیاز شما به این محصول

    برای کمک به دیگران کاربران در انتخاب،لطفا قبل از نوشتن نقد و نظر خود ، به این محصول امتیاز نیز بدهید.

برچسب ها

آثار مرتبط