شرح رساله المشاعر ملاصدرا (آثار استاد سید جلال الدین آشتیانی)
4%
جدید
آثار مرتبط
مشخصات
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | سلفون |
تعدادصفحه | 748 |
زبان | فارسی |
توضیحات
معرفی کتاب
«مشاعر» از آثار ماندگار و عمیقِ، صدرالمتألهین شیرازى است كه در آن، مباحث «وجود» به بهترین وجهى، مطرح شده است. این كتاب را فیلسوفان و دانشوران چندى، شرح كرده اند، اما كاملترین آنها شرح حكیم ملامحمد جعفر لاهیجى است. این شرح را استاد سید جلال الدین آشتیانى، تصحیح كرده و ضمن آن، خود شرحها و نكته هاى ارزشمندى را آورده است.
مقدمه شارح
بسم اللّه الرحمن الرحيم الحمد [1] للّه الذي تجلّى لذاته بذاته، فظهر صفاته، و تلطّمت الصفات، [1] حمد به اصطلاح اهل عرفان عبارت است از اظهار كمالات محمود و ابراز اتصاف او به نعوت جمال و صفات كمال. حمد بنا بر تجليات و ظهورات و تعينات حقيقت وجود «مقام حق» داراى مراتبى است: مرتبۀ اعلاى حمد عبارت است از حمد حق ذات خود را به اعتبار ظهور ذات از براى ذات و علم ذات به ذات. حق در اين مرتبه، ذات خود را در حالتى كه مستغرق در جميع كمالات و صفات و محيط به جميع فضائل و نعوت است شهود مىنمايد. اين مرتبه، اصل و مبدأ و منبع جميع تعينات است. حمد حق ذات خود را در اين مقام، جامع همۀ محامد است و همۀ محامد مستغرق در اين مرتبه مىباشند. حق در اين مشهد همۀ حقايق را شهود مىنمايد، ولى «شهود المفصّل مجملا»، عالم به همۀ حقايق وجودى است به عين علم به ذات.
بيان موضوع له اسم اللّه.
در اين كه موضوع له اسم «اللّه» چيست اختلاف است، بعضى از كمّل، «اللّه» را موضوع از براى ذات مطلق عارى از جميع قيود دانستهاند ، يعنى مقام لا بشرط وجود (لا بشرط مقسمى عارى از قيد لابشرطيت) يعنى حقيقت وجود «من حيث هىهى» بدون تقيد به اطلاق و تقييد. حق آن است كه اسم اللّه وضع شده است از براى ذات وجود به اعتبار اتصاف آن به نعوت جمال و صفات كمال ، براى آن كه حقيقت وجود بدون اعتبار تعين و لحاظ اسمى و رسمى مقام ذات است. در آن مرتبه اسم و رسم و تعين، اعتبار نمىشود، لذا از مقام ذات به غيب الغيوب و مقام لا اسم له و لا رسم له و غيب مطلق و عنقاء مغرب تعبير نمودهاند، بلكه مقام ذات و حقيقت لا بشرط وجود، ماحى جميع تعينات است.
«خاتمة الرسالة اعلم أنّ الطرق إلى اللّه كثيرة؛ لأنّه ذو فضائل و جهات غير عديدة وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهٰا [1] لكنّ بعضها أنور و أشرف و أحكم، و أسدّ البراهين و أوثقها و أشرفها إليه و إلى صفاته و أفعاله هو الذي لا يكون الوسط في البرهان غيره [2] فيكون الطريق من البيّنة إلى البيّنة [1]، لأنّه البرهان على كلّ شيء. و هذه سبيل جميع الأنبياء و الصدّيقين - سلام اللّه عليهم أجمعين - قُلْ هٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللّٰهِ عَلىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي [2] إِنَّ هٰذٰا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولىٰ صُحُفِ إِبْرٰاهِيمَ وَ مُوسىٰ [3]».