شازده حمام - جلد سوم
978-600-6026-31-2
جدید
موجودی این محصول مجددا باید بررسی شود جهت درخواست لطفا نام کتاب را به شماره 5900-052-0902 پیامک کنید
کتاب شازده حمام (جلد سوم)
مولف:دکتر محمدحسین پاپلی یزدی
با خرید این محصول شما 25000 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.
آثار مرتبط
مشخصات
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | سلفون |
شابک: | 978-600-6026-31-2 |
تیراژ: | 1200 |
ناشر: | گوتنبرگ |
نوع کاغذ: | معمولی |
نویسنده: | دکتر محمدحسین پاپلی یزدی |
تعدادصفحات: | 512 |
نوبت چاپ: | سوم |
سال انتشار: | 1389 |
وزن: | 870گرم |
زبان: | فارسی |
توضیحات
«شازده حمام» خاطرات کودکی حسین پاپلی یزدی در محلهای فقیرنشین در شهر کهن و کویری یزد است. پاپلی که دانشآموختهی جغرافیا در ایران و استاد مدعو دانشگاه سوربن است و در تحقیقاتش بر توسعهی روستایی تمرکز داشته، در روایت خود از ماجراهای کودکیاش هم توجه خواننده را به پدیدهی باستانی قنات، نظام آبیاری و فاضلاب در شهرهای کویری و نخستین تأثیرات مدرنیزاسیون جلب میکند ولی در نهایت خط ربط انبوه خاطرات دو جلدیاش، همان چشمان ناظر کودکی یتیم در محلهای فقیر است که بالاخره با تحصیل مفرّی از محیطی بسته و مردسالارانه مییابد.
یزد به عنوان شهری کوچک و مذهبی در مناطق کویری مرکز ایران همچون اغلب مناطق کشور (به جز چند شهر اصلی مثل تهران و اصفهان یا مناطق نفتی همچون آبادان) هنوز تا دههی ۱۳۴۰ نشانی از توسعه به خود ندیده بود و زندگی در آن همانی بود که قرنها پیش؛ از همین روست که راوی کتاب «شازده حمام» خود را چند هزار ساله میداند و تصویرش از زندگی روزمرهی دوران کودکی میتواند همانی باشد که چند صد سال قبل هم تجربه میشده است.
پاپلی توصیفی پرجزئیات از سازوکار حیات پیدا و پنهان یزد میدهد که نمونهی اعلایش درمورد نظام آب و فاضلاب است (اهمیت آب در کل تمدن خشک ایران و تأثیر آن بر فرایند توسعهی تاریخی این منطقه اهمیت قطعات این کتاب درمورد فاضلاب و حمام و آب را دوچندان میکند). در بسیاری از مناطق یزد از نظام آبرسانی قنات استفاده میشده است که قدمتی چند هزار ساله دارد، اما در محلات فقیرنشین حومه که سطح زمینش بالاتر بوده و دسترسی به قنات نداشتهاند، تأمین آب به وسیلهی آبانبارهای مشترک بوده است. پاپلی توضیح میدهد که تا دههی ۱۳۳۰ این خانهها برای تأمین آبشان از حوض وسط حیاط استفاده میکردند که ماهی یک بار با سطل و از آبانبار محله پر میشده است. همین نظام آبی باعث میشده که حمام هم فقط به صورت عمومی وجود داشته باشد و به محلی تبدیل شود برای تبادل اطلاعات و سرک کشیدن به نه تنها زندگی بلکه بدن دیگران. با ورود آب لولهکشی، بدنها هم حریم یافتند.
نظام فاضلاب هم پیوند جالبی با کشاورزی داشته است. محتویات چاههای فاضلاب خانهها فروخته میشده است؛ شتردارانی میآمدهاند و پولی به صاحبخانه میدادند تا اجازه دهد فاضلابشان را با سطل از چاه خالی کنند و به سر کوچه ببرند و بگذارند چند روز همانجا بماند تا خشک شود و بعد با خاک و خاشاک قاطیاش کنند و ببرند به عنوان کود به کشاورزان بفروشند.
این توصیفها از سازوکار زندگی مدنی یزد در دههی ۱۳۳۰ در آستانهی تحولات شهری (برای مثال پاپلی ابتدا در مکتب نزد ملا درس خوانده و بعد در مدرسه) تنها پسزمینهی انبوه خاطرات شخصی تلخ و شیرین پاپلی از محلهشان است؛ محلهای که در آن از کودکان برای توزیع مواد مخدر استفاده میشود، ناظم مدرسه با صاحبان کارگاهها زدوبند دارد تا بچهها را از مدرسه بتاراند و به کار بفرستد، دختر همسایه هر شب کتک و داغ میخورد که چه کسی حاملهاش کرده غافل از این که شکم دختر بر اثر تومور بالا آمده، و معیار تفکیک بچهها در محلِ تحصیل داشتن یا نداشتن شپش است. در تقابل با اینها، تهران دههی ۱۳۴۰ است که راوی پس از سفری بیست ساعته بدان پا میگذارد (این سفر حالا بین ۵ تا هفت ساعت طول میکشد) تا سالاد، ماکارونی، اتوبوس داخل شهر، و البته روابط جدید شهری را تجربه کند.