فرهنگ جامع سخنان امام حسین مشاهده عکس بزرگتر

فرهنگ جامع سخنان امام حسین-دست دوم

جدید

موجودی این محصول مجددا باید بررسی شود جهت درخواست لطفا نام کتاب را به شماره 5900-052-0902 پیامک کنید

800,000 ﷼

خریداری شده از کتابخانه شخصی

با خرید این محصول شما 80000 امتیاز وفاداری دریافت می کنید.


آثار مرتبط

توضیحات

جالب تر این که 165 حدیث در موضوع احکام و ابواب مختلف فقهی، از آن حضرت نقل شده است. از این نظر، وقتی فردی این کتاب را می بیند و از طرفی، می شنود که دانشمندی گفته است «از امام حسین (علیه السلام) فقط یک حدیث فقهی نقل شده است» تعجب می کند و تأسف می خورد که ابعاد شخصیت و آفاق نظرات امام حسین (علیه السلام) هنوز هم ناشناخته مانده است و ما از آن بزرگوار، فقط بُعد شورانگیز و حماسی قیامش را می شناسیم.

امام حسین علیه السّلام در عصر عاشورا رو به سوی آن قوم کرده
به راست و چپ نگریست
و هیچ یک از اصحاب و یاران خود را ندید،
مگر آن بر خاک افتادگانی را که پیشانی به خاک ساییده و مرگ صدایشان را بریده بود. پس صدا زد:
«ای مسلم بن عقیل!
ای هانی بن عروه!
ای حبیب بن مظاهر!
ای زهیر بن قین!
ای یزید بن مظاهر! ای یحیی بن کثیر! ای هلال بن نافع! ای ابراهیم بن حصین! ای عمیر بن مطاع! ای اسد کلبی! ای عبد اللّه بن عقیل!
ای مسلم بن عوسجه!
ای داود بن طرمّاح!
ای حرّ ریاحی!
ای علی بن الحسین!
شما ای دلاور مردان پایدار و ای سواران عرصه پیکار! چرا شما را فریاد می کنم و پاسخم نمی دهید و فرا می خوانم و از من نمی شنوید؟!
آیا شما خوابید که به بیداریتان امیدوار باشم یا محبّتتان از امام خود برگشته که به یاریاش نمی شتابید؟!

اینک این (کودکان و) بانوان پیامبرند که از فقدان شما (در هراس افتاده) ناتوان گشته اند.
ای بزرگواران غیور!
از خواب خود برخیزید و این سرکشان پست را از حرم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برانید!
ولی (افسوس!) به خدا سوگند مرگ شما را به خاک افکنده و روزگار دغل با شما بی وفایی کرده است وگرنه شما از پاسخ دعوت من کوتاهی نمی کردید و از یاری من ناپیدا نمی شدید.
هان! اینک ما از فقدان شما داغداریم و به شما می پیوندیم که ما از آن خداییم و به سوی او بازآییم» «1».

بعد اشعاری بدین مضمون خواند:
«راد مردانی که چون برای دفع بلاهای روزگار- در آن حال که میان نیزه داران و فشارآوران (میدان نبرد) افتاده بودند-
فرا خوانده شدند، دلها را بر زرهها پوشیدند و به سوی جانبازی هجوم آوردند و حسین علیه السّلام را یاری کردند.
وه چه جوانمردانی! که زندگی عاریتی را ناخوش داشته رها کردند و به پوشش زیبای حیات ابدی در آمدند» «2».

امام باقر علیه السّلام فرمود: ...
حسین بن علی علیه السّلام کشته های خود را کنار هم می نهاد و می فرمود: «کشته های ما، کشته های پیامبران و آل پیامبرانند»«3»!

و در روایت دیگری آمده است که:
(در روز عاشورا) چون کار بر حسین علیه السّلام سخت شد و تنهای تنها ماند،
به خیمه های برادرانش نگریست و آنها را خالی دید،
به خیمه های فرزندان عقیل نگاه کرد و آنها را خالی دید،
به خیمه های اصحاب نگاه کرد و کسی را ندید
و فراوان می فرمود: لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلیّ العظیم.

سپس به خیمه های بانوان رفت
و پس از آن به خیمه فرزندش زین العابدین علیه السّلام آمده او را دید که بر روی پوست خشنی افتاده و زینب علیها السّلام از او پرستاری میکند.
زین العابدین علیه السّلام چون امام علیه السّلام را دید خواست برخیزد، نتوانست.
به عمّه خود گفت: مرا به سینه خود تکیه ده این فرزند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله است که آمده!
زینب علیها السّلام پشت او نشسته او را به سینه خود تکیه داد.
امام علیه السّلام از حال او جویا شد و او خدا را سپاس گفت.
سپس عرض کرد: پدر جان! امروز با این منافقان چه کردی؟
فرمود: «فرزندم! شیطان بر ایشان چیره گشته و خدا را از یادشان برده است. جنگ میان ما و آنان چنان شعله ور شد که زمین از خون ما و ایشان به جوش آمد» «4».
زین العابدین علیه السّلام عرض کرد: پدر جان! عمویم عبّاس کجاست؟
دیده های زینب علیها السّلام اشکبار شد و به برادرش نگریست تا چه پاسخ می دهد، زیرا او زین العابدین علیه السّلام را از شهادت عمویش عبّاس علیه السّلام آگاه نکرده بود تا مبادا بیماریاش سختتر شود.
امام علیه السّلام فرمود: «فرزندم! عمویت کشته شد و کنار فرات دستانش را بریدند» «5».
علیّ بن الحسین علیه السّلام چنان گریست که بیهوش شد.
چون به هوش آمد از یکایک عموها و عموزادگانش می پرسید و امام علیه السّلام می فرمود: «شهید شد»

نقد و بررسی مشتریان

    نقد محصول و امتیاز شما به این محصول

    برای کمک به دیگران کاربران در انتخاب،لطفا قبل از نوشتن نقد و نظر خود ، به این محصول امتیاز نیز بدهید.

برچسب ها

آثار مرتبط