پدیدآور: حبیب الله رهبر
گذری بر زندگی استاد حبیب الله رهبر سرپرست تبلیغات اسلامی ذوب آهن
اشاره:
تاريخ و سرگذشت حوزه هاي علوم اسلامي و دست آوردهاي گرانبار آن بي ترديد از خواندني ترين، آموزنده ترين و شگفت انگيزترين نمونه هاي همه ي مراكز علوم و انديشه و تحقيق همه ي آكادمي ها، دانشگاهها، مدارس و آزمايشگاهها در گستره ي تاريخ جهان است. روش آموزش و تدريس، انگيزه تعليم و تعلم، روابط استاد و شاگرد، كميت و كيفيت دروس، شرايط زندگي در دوران تحصيل، در حوزه هاي علوم ديني هر كدام خود بحث مفصلي را بايسته است و تحقيق ارزنده و دلكشي را در پي دارد. اما آنچه در اين مقدمه كوتاه بدان اشارتي مي شود، رنج و عسرت ويژه اي است كه با عشق و خلوص در هم آميخته و سرتاسر اين
تاريخ و تمامي دوران تحصيل اين عالمان دين را در خود فشرده است.
در اين شماره بر آن شديم تا در خدمت يكي از متفكرين و انديشمندان صاحب فضل و بلندپايه حوزه علميه قم و اصفهان استاد حاج شيخ حبيب اله رهبر كه با بيش از پنجاه و پنج و سال افتخار تحقيق و تتبع و تدريس در رشته هاي متنوع علمي از قبيل فقه، فلسفه، عرفان، تفسير، ادبيات و ... در حوزه و دانشگاه را دارد باشيم. باشد كه اين مهم نكات درس آموزي را براي نسل نو انديش كشور امام صادق (ع) در پي داشته باشد.
آفاق: ضمن تشكر از محضر حضرتعالي كه اين فرصت مغتنم را در اختيار آفاق قرار داديد ابتدائاً استداعا داريم بفرماييد از چه زماني وارد حوزه علميه شديد و لدي الورود به حوزه مقدمات حوزوي را از محضر كدام اساتيد كسب فيض نموديد؟
استاد رهبر: اينجانب حبيب اله رهبر فرزند حسين در سال 1332 هجري شمسي با اشتياقي وافر و تشويق خانواده براي تحصيلات حوزوي قدم به حوزه علميه (كه بعدها بنام امام خميني شهرت يافت) گذاشتم و با شوقي هر چه تمامتر ادبيات عرب را نزد استاد بزرگوار مرحوم استاد سيد رضا هاشيمان كه از شاگردان ميرزا اديب نيشابوري و در فقه شاگرد شيخ محمد كفائي خراساني معروف به آقازاده و در معقول شاگرد فلسفه دان بزرگ شهيدي و ساير اعلام بودند فرا گرفتم و در آن زمان معمول ايشان بتبع اساتيد شان متن كتاب هاي ادبي را حفظ مي نمودم يعني مثل عوامل ملامحسن و صمديه و الفيه ابن مالك و كليه شواهد سيوطي و مغني را اعم از آيات و اشعار ادبي حفظ مي كردم به نحوي كه هر سئوال ادبي را بلاتأمل شعري از الفيه قرائت مي كردم و در آن زمان حوزه عليمه زرين شهر (ريز سابق) شهرت به سزائي داشت و در ادبيات با خراسان همطراز بود هر گاه مهمانهايي از علماء قم يا تهران يا اصفهان مرحوم آيت اله شريعت كه مؤسس حوزه بود دعوت مي نمود بنده بعنوان شاگرد ممتاز معرفي مي شدم و از حفظ متن كتاب را مي خواندم و شرح مي دادم پس از طي دوران ادبيات عرب البته در كنار ان ادبيات فارسي هم مثل كتاب كليله و دمنه و مقامات حريري خوانده مي شد سپس به علم معاني بيان در كتاب مطول پرداختم در ضمن كتاب هاي فارسي كه در رشته معاني بيان بود مطالعه مي نمودم، پس در منطق كتاب حاشيه ملا عبداله كه شرح تهذيب منطق تفتازاني است با دقت كافي و حفظ متن تهذيب و نوشتن درس ها بقلم خود براي تسلط خود و ملكه شدن درس ها اهتمام داشتم.
آفاق: حضرتعالي در دوران طلبگي چه مدت در حوزه علميه زرين شهر (ريز سابق) و اصفهان تحصيل فرموديد؟
استاد رهبر: بعد از علوم مقدماتي و كتب فقه و اصول از قبيل شرح لمعه و معالم الاصول وارد حوزه علميه اصفهان شدم و به رسائل و مكاسب شيخ انصاري (قدس سره) تا پايان كفاتيين (يعني سطح عالي حوزه) اشتغال پيدا كردم و اين مهم را از محضر مرحوم آيت الله رضواني كسب فيض نمودم كه جمعاً از ورود به حوزه علميه موطن خود و حوزه اصفهان بمدت 10 سال طول كشيد.
آفاق: آيا ارتباط حضرتعالي با حوزه اصفهان كه از اهميت خاصي هم در آن دوران برخوردار بود بعد از 10 سال قطع گرديد يا ادامه داشت؟
استاد رهبر: خير بعد از ورود به حوزه علميه قم كه مركز علمي جهان اسلام بود و هست در تابستان ها كه دماي هوا در شهر كويري قم رنج آور مي شد به اصفهان عزيمت مي نمودم و در اين فرصت بدست آمده از محضر علمي بزرگان حوزه اصفهان از قبيل حضرات آيات بهبهاني و اديب (قدس سرهما)حظ وافر مي بردم. حضرت آيت الله اديب علاوه بر تسلط بر علوم متداول حوزه به علم هئيت و نجوم و رياضيات نيز مسلط بودند كه تقويم نجومي ايشان از آثار بياد ماندني آن بزرگوار است.
آفاق: حضرتعالي از چه سالي وارد قم شديد و اوضاع و احوال حوزه در آن سال ها چگونه بود؟
استاد رهبر: بنده از سال 32 تا 42 چنانچه ذكر كردم 10 سال در حوزه اصفهان و زرين شهر و از سال 42 عازم قم شدم كه سالي بسيار حساس و سرنوشت ساز براي جهان اسلام بود. سالي كه مصادف با قيام روحانيت بر عليه دستگاه جبار پهلوي به قيادت و زعامت حضرت امام خميني (ره) در قم بود كه نهايتاً منجر به انقلاب اسلامي 57 گرديد. طبيعي بود كه در جريان اين قيام پرشكوه و افتخار آميز روحانيت همه طلاب و فضلاي منصف و جوان حوزه را در متن قضايا و اوضاع و احوال سياسي نهضت قرار مي داد. در اين زمان از لحاظ تحصيلي هم بسيار محفوظ شده و در درس اعاظمي مانند حضرت آيت اله گلپايگاني – آيت اله شيخ هاشم آملي – آيت اله بهجت (مدظله) و حضرت آيت اله حائري يزدي (فرزند مرحوم شيه عبدالكريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم) حاضر شدم و از مباحث مختلف و متنوع اين بزرگان در علوم و فنون اسلامي استفاده هاي فراواني نمودم.
آفاق: مشهور است كه حضرتعالي علاوه بر فقه و اصول به فلسفه و حكمت هم اهتمام داشته ايد، مناسب است در اين زمينه هم توضيحاتي بدهيد؟
استاد رهبر: بله همراه با درس خارج فقه و اصول بزرگاني كه ذكر شد در درس خارج فلسفه يعني منظومه حاج ملا هادي سبزواري، اسفار ملاصدرا و اشارات ابن سينا را نزد حضرت آيت اله انصاري و آيت اله شاه آبادي (فرزند برومند مرحوم حضرت آيت اله العظمي شاه آبادي استاد حضرت امام) و در اين ميان سفرهايي هم به سمنان داشتم كه از محضر نفيس و ارجمند و خرمن فضل و دانش علامه سمناني كه از فلاسفه مشهور و صاحب كتاب ارزشمند حكمت بوعلي سينا مي باشد خوشه چيني مي نمودم. مرحوم علامه سمناني بسيار متبحر در فلسفه بويژه فلسفه مشايي بودند و اساساً از حكماي مشايي معاصر ما مي باشند. پس از اين قضايا زمانيكه حضرت آيت اله العظمي وحيد خراساني (مدظله) به حوزه قم وارد شدند ملازم درس خارج فقه و اصول ايشان بودم.
آفاق: نقل است كه حضرتعالي در پاي درس اساتيد ذوفنوني كه ذكر خيري از آن بزرگان شد همواره به ايراد و اشكال و سئوال مي پرداخته ايد. بفرماييد تا چه حد اين روش براي فراگيري دانشجو مؤثر است و با چه دأبي مي توان در اين زمينه به گونه اي كه از حيطه ادب استادي و شاگردي دور نشد.
استاد رهبر: بله اين روش در رشادت علمي دانشجو و طلبه فاضل بسيار مؤثر و كارساز است. اساساً ايراد و اشكال زواياي مغفول مانده در مباحث استاد را براي دانشجو و شاگرد روشن مي سازد و اين مهم به تفطن، تمهد و تبحر دانشجو مي انجامد. ضمن اينكه با اين روش براي مهارت استاد هم مي تواند مؤثر باشد و بيش از پيش به منقع نمودن بحث بپردازد. علي ايحال يكي از مستشكلين بارز درس حضرت آيت اله خراساني بنده بودم و حوزويان مجرب مي دانند كه اشكال كردن در درس معظم له كار ساده اي نبود ... دأب بنده هم اين بود كه قبل از ورود به جلسه درس ايشان از قبيل درس رسائل شيخ، كفاية الاصول آخوند خراساني تقريرات آيت اله ناييني و آيت اله كمپاني اصفهاني و آيت اله ضياء عراقي و همچنين تقريرات آيات مرحوم حائري يزدي بروجردي و حضرت امام و خويي (رحمت اله عليهم اجمعين) را با جديت مطالعه مي كردم و چون ايشان عمدتاً در درس خارج خود معترض اين فرمايشات مي شدند، معمولاً با اطلاعات جامعتري وارد مباحث مي شدم.
آفاق: حضرتعالي پس از اشتغال طولاني مدتي كه به فراگيري علوم و فنون مختلف در حوزه ي معزز علميه قم داشتيد اكنون چه ارتباط علمي و معنوي با حوزه هاي علميه داريد و بفرماييد مدرك كلاسيك و دانشگاهي شما چيست؟
استاد رهبر: در هر صورت بنده بلطف و فضل خداوند با جديت طاقت فرسا و اكتفاء به شهريه طلبگي در حدود 18 سال به درس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان اشتغال داشتم و سه مرجع بزرگ وقت نيز كتباً 15 سال درس خارج اينجانب را تأييد نموده اند. ضمناً اجازه روايتي و امور حسبيه از تمام مراجع گذشته مانند حضرت امام، گلپايگاني، خويي، اراكي و نجفي مرعشي و كليه مراجع فعلي دارم. پوشيده نماند كه از ابتداء تحصيل تدريس داشته ام و 10 سال است كه علاوه بر تدريس در دانشگاه، درس خارج فقه و اصول و فلسفه دارم. در حال حاضر بعد از درس خارج حوزه براي سه گروه فلسفه تدريس مي كنم كه عمدتاً نخبگان دانشگاهي و حوزوي شركت مي كنند. تفسير قرآن و شرح غزليات حافظ نيز از اشتغالات ديگر علمي بنده است كه روزهاي پنجشنبه براي عده اي از دانشجويان و طلاب مستعد برگزار مي شود. ضمناً در پرونده دانشگاهي مدرك تحصيلي را پس از امتحان (اجتهاد) و صاحب نظر در فلسفه و تفسير و كلام نوشته اند كه همه اينها را از فضل خداوند مي دانم.
آفاق: حضرتعالي اشاره فرموديد به شرحي عرفاني كه بر غزليات حافظ داريد كه قطعاً ناشي از ذوق و گرايش عرفاني حضرتعالي مي باشد در صورت امكان اشاراتي هم به اساتيد بزرگواري كه در حوزه ي عرفان نظري و عملي از شما دستگيري نمودند بفرماييد؟
استاد رهبر: در حوزه قم رهين مراحم بزرگاني همچون اساتيد بزرگ اخلاق و عرفان مانند آيت اله بهجت مرحوم آيت اله بهاءالديني وآيت اله حائري يزدي و بزرگان ديگر مي باشم كه از محضر هر كدام جرعه نوشي و خوشه چيني هاي عرفاني نموده ام.¢